نقش هوش مصنوعی در جنگ های آینده
نقش هوش مصنوعی در جنگ های آینده -برای نشان دادن اینکه چگونه هوش مصنوعی (AI) میتواند بر میدان نبرد آینده تأثیر بگذارد، سناریوی زیر را بر اساس کتاب آیندهای که در حال نوشتن آن هستم با عنوان « پارادوکس سنکاکو: خطر جنگ قدرت بزرگ بر سر سهام محدود» در نظر بگیرید.
سناریویی که تصور میشود زمانی بین الان تا سال 2040 رخ دهد، با حمله فرضی «مردان سبز» روسی به یک روستای کوچک کشاورزی در شرق استونی یا لتونی آغاز میشود.
انگیزه احتمالی روسیه ایجاد اختلاف و اختلاف در داخل ناتو و تضعیف این اتحاد خواهد بود.
استونی و لتونی کشورهای عضو ناتو هستند و بنابراین ایالات متحده سوگند یاد کرده است که از آنها دفاع کند.
اما در صورت چنین تجاوزی روسیه، پاسخ مستقیم و عظیم ناتو ممکن است عاقلانه باشد یا نباشد.
علاوه بر این، بُعد رباتیک و هوش مصنوعی این سناریو و تعدادی دیگر از سناریوهای مشابه، احتمالاً با گذشت سالها جالبتر میشوند.
سناریویی فرضی که در آن روسیه بهانهای برای بریدن بخشی از یک کشور بالتیک شرقی و اشغال آن در دفاع از زبانهای بومی روسی در آنجا ایجاد میکند، اگر ناتو تصمیم بگیرد تجاوز را معکوس کند، میتواند مشکلات بزرگی ایجاد کند.
در آن صورت، میتواند مستلزم استقرار گسترده عملیات طوفان صحرا برای آزادسازی قلمرو و در عین حال مقابله با هرگونه نیروی کمکی روسیه باشد.
در یک مورد کمموفقتر، روسیه میتواند از طریق ترکیبی از حملات سایبری، انفجارهای هستهای در ارتفاع بالا که باعث ایجاد پالس الکترومغناطیسی میشود، موشکهای هدفمند یا حملات هوایی به بنادر و کشتیهای بزرگ، و شاید حتی یک «تشدید به کاهش»، عناصر اصلی تلاش برای استقرار ناتو را متوقف کند. – escalate» مجموعه ای از انفجارهای هسته ای با دقت انتخاب شده علیه اهداف بسیار خاص در خشکی یا دریا.
در حالی که مفهوم اخیر پیش گیری هسته ای به طور رسمی بخشی از دکترین نظامی روسیه نیست، می تواند گزینه های نظامی واقعی روسیه را امروز تحت تأثیر قرار دهد.
از طرف دیگر، استقرار ناتو میتواند موفقیتآمیز باشد، تنها زمانی که شواهدی از برتری متعارف ناتو در میدانهای نبرد بالتیک، انتخاب هابسون برای تشدید یا باخت را در اختیار مسکو قرار داد تا با حملات هستهای بعدی روسیه مواجه شود.
تا سال 2040، برخی از جنبه های این نوع سناریو می تواند برای منافع آمریکا و ناتو بهبود یابد. وضوح و شاید مقیاس تعهدات امنیتی ناتو در قبال کشورهای بالتیک ممکن است تقویت شده باشد و در وهله اول شانس شکست بازدارندگی را کاهش دهد و ظرفیت اولیه مقاومت در برابر هرگونه تجاوز روسیه را بهبود بخشد.
اما در حالت تعادل، نوآوری های تکنولوژیکی، از جمله پیشرفت در رباتیک و هوش مصنوعی، این امکان را به وجود می آورد که اوضاع بدتر شود.
نقش هوش مصنوعی در جنگ های آینده
مطمئناً دفاع موشکی بهبود خواهد یافت. اما موشکهایی که باید با آنها مقابله کنند، از نظر سرعت و توانایی مانور دادن به کلاهکها، همراه با استفاده از حسگرها یا جستجوگرهای چندطیفی، نیز همینطور خواهد بود.
بعید است که بیشتر جنبه های وضعیت هسته ای تغییر کند. پدافند موشکی ممکن است بهبود یابد، و ممکن است در برخی مکانها شامل لیزرهایی برای دفاع نقطهای باشد.
این دفاع لیزری می تواند به محافظت از کشتی ها یا بنادر یا فرودگاه ها در برابر انواع مختلف حملات کمک کند.
اما از آنجایی که چنین تسلیحات لیزری به طور اجتناب ناپذیری با قدرت به سرعت سقوط می کنند (به عنوان مربع فاصله بین سلاح و هدف آن)، ایجاد حفاظت از منطقه برای دفاع موشکی چالش برانگیز خواهد بود.
بنابراین، در حالی که حداقل میتوان تصور کرد که بنادر و فرودگاهها میتوانند بسیار بهتر محافظت شوند، اما نمیتوان از پیشبینی خطوط ریلی، شبکههای جادهای که شامل تعداد زیادی پل، تونل یا مسیرهای مرتفع هستند و تمرکز زیادی از تجهیزات در انبارها فرار کرد.
یا انبارها در سال 2040 حداقل به اندازه امروز آسیب پذیر خواهند بود. مطمئناً دفاع موشکی بهبود خواهد یافت.
اما موشکهایی که باید با آنها مقابله کنند، از نظر سرعت و توانایی مانور دادن به کلاهکها، همراه با استفاده از حسگرها یا جستجوگرهای چندطیفی، نیز همینطور خواهد بود.
ماهواره های موجود در فضا احتمالاً در برابر حمله هسته ای بسیار آسیب پذیر خواهند بود. این امر به ویژه در مورد ماهوارههایی که در مدار پایین زمین (LEO) هستند صادق است، زیرا آنها در ارتفاعات مشابه ارتفاعی که توسط موشکهای بالستیک در مسیرهای پرواز معمولی عبور میکنند، قرار دارند، بنابراین میتوانند توسط فناوریهای دفاع موشکی بالستیک مورد حمله قرار گیرند.
چنین اجسامی همچنین در طی یک دوره چند ماهه در برابر اثرات باقیمانده انفجارهای هسته ای در کمربندهای ون آلن آسیب پذیر هستند – مناطقی از میدان مغناطیسی زمین که در آن پروتون ها و الکترون های تولید شده توسط انفجارهای هسته ای می توانند “گیر کنند” و به ماهواره ها در هر مدار آسیب وارد کنند. عبور.
در تئوری، محافظ می تواند در برابر انفجارهای دورتر و در برابر کمربندهای ون آلن پمپ شده با تشعشع، با هزینه معمولی شاید 10 درصد از کل ماهواره محافظت کند.
با این حال، بعید است که اکثر ماهوارههای تجاری محافظت شوند مگر اینکه دولت به چنین تلاشهایی کمک مالی کند.
حتی با وجود محافظ، ماهوارههای تصویربرداری پیشرفته و سایر داراییهای با ارزش در LEO آسیبپذیر میمانند، زیرا ممکن است به صورت جداگانه و مستقیم توسط یک دشمن مورد حمله قرار گیرند.
تا سال 2040، بسیاری از سیستمهای سایبری که تسلیحات ناتو و سایر پلتفرمها را کنترل میکنند باید در برابر حمله انعطافپذیرتر باشند.
به این دلیل که ناتو دو دهه برای رسیدگی به مشکلاتی که اکنون به طور گسترده درک شده اند، فرصت خواهد داشت.
این برخلاف مورد 20 سال پیش است، زمانی که، حتی اگر ناکامی Y2K و سایر ترسها مردم را نسبت به خطرات اقدامات امنیتی ناکافی رایانه ای هوشیار میکرد، احساس رضایت عمومی در مورد روابط قدرتهای بزرگ مانع از اقدام معنادار علیه تهدیدات الکترونیکی شد.
هک، انفجارهای هسته ای در ارتفاع بالا، عوامل مخرب زنجیره تامین که ممکن است یکپارچگی تراشه های نیمه هادی را به خطر بیندازند، و غیره.
مسلماً، این نتیجه گیری مستلزم هوشیاری بیشتر از سوی کشورهای ناتو نسبت به آنچه که شاید ثابت شود، می باشد.
با این حال، پیشرفت در این عرصه احتمالا یکنواخت نخواهد بود. بعید به نظر می رسد که منجر به سخت شدن معنادار زیرساخت های غیرنظامی حیاتی شود که ارتش ها به آن وابسته هستند.
حتی اگر هک رایانه کلاسیک، جعل، تهدیدهای مداوم پیشرفته و اقدامات مرتبط به تدریج بخشی از کارایی خود را از دست بدهند، مجموعه جدیدی از چالش ها در افق ظاهر می شوند.
یکی از چالشها میتواند شکل کارآمدتر تهدید دائمی پیشرفتهای باشد که در آن تلاشها برای نفوذ به سیستمهای رایانهای دشمن از قابلیتهای خودکار با قدرت محاسباتی خام عظیم استفاده میکنند که به طور مداوم تاکتیکها را با دفاعهایی که با آن مواجه میشوند تنظیم میکنند.
نقش هوش مصنوعی در جنگ های آینده
حتی اگر هک رایانه کلاسیک، جعل، تهدیدهای مداوم پیشرفته و اقدامات مرتبط به تدریج بخشی از کارایی خود را از دست بدهند، مجموعه جدیدی از چالش ها در افق ظاهر می شوند.
یکی دیگر از پیشرفتهای پیچیدهتر میتواند ظهور صورتهای فلکی یا انبوهی از دستگاههای رباتیک هوشمند باشد. به عنوان مثال، تا سال 2040، تعداد زیادی از مین های دریایی هوشمند می تواند تهدیدهای بزرگی برای کشتیرانی باشد. در سناریوی تجاوز روسیه، ناتو باید به این تهدیدات پاسخ دهد.
این دستگاه ها ممکن است در واقع زیردریایی های مینیاتوری با حسگرها و مواد منفجره به عنوان محموله باشند.
روسیه در حال حاضر در فناوری زیردریایی قوی است و احتمالاً می تواند در سال های آینده به این نوع فناوری تسلط یابد. چنین وسایل نقلیه زیرآبی بدون سرنشین (UUV) می توانند به طور گسترده در مکان هایی مانند دریای بالتیک در مواقع بحران مستقر شوند.
نیروهای ناتو که به دنبال دستیابی به بنادر بالتیک هستند، به جای نیاز به شکار چند زیردریایی روسی، همانطور که ممکن است امروز اتفاق بیفتد – ممکن است نیاز به جستجوی صدها یا حتی هزاران تهدید قوی داشته باشند.
غیرقابل قبول به نظر می رسد که موافقت نامه های کنترل تسلیحات مانع از توسعه و استقرار چنین سیستم های خودمختار شود، نه تنها به دلیل چالش های راستی آزمایی، بلکه به این دلیل که خود ایالات متحده انگیزه های قدرتمندی برای ایجاد سیستم های خودمختار بیشتر، از جمله سیستم هایی با توانایی به کارگیری کشنده احساس خواهد کرد. همانطور که پل شار به طور قانع کننده ای استدلال کرده است تحت انواع خاصی از شرایط، زور می دهد.
در سناریویی دیگر، انبوهی از کوادکوپترها (بالگردهای بدون سرنشین با چهار روتور)، که هر کدام چندین کیلوگرم مواد منفجره را در خود جای میدهند – بنابراین میتوانند یک جت مدرن را در صورت انفجار در مکان مناسب نابود کنند – ممکن است به پایگاههای هوایی ناتو و هواپیماهای روی آنها حمله کنند.
دفاع ترمینال با استفاده از لیزر احتمالاً میتواند برخی از ابزارها یا سلاحهای تهدید ورودی را از بین ببرد، اما ازدحام میتواند مسیر حمله دیگری را انتخاب کند یا به دنبال غلبه بر دفاع با یک حمله اشباع باشد.
ازدحام ها همچنین می توانند در حریم هوایی اطراف یک فرودگاه مستقر شوند و در خارج از برد چنین دفاعی با انرژی هدایت شونده قرار بگیرند و سعی کنند به هواپیما در هنگام خروج یا نزدیک شدن به باند فرودگاه ضربه بزنند.